غلامرضاکاشی، استاد دانشگاه: تنها با به رسمیت شناختن نسل جوان میتوان امید داشت برگردند
تاریخ انتشار: ۵ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۷۸۴۷۰
به گزارش جماران؛ در بخشهایی از یادداشت محمدجواد غلامرضاکاشی، استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی آمده است:
برخی از تحلیلها، روایتی روانشناختی و نسلی از جنبش عرضه میکنند. حاصل نگاهی پدرانه است. به نظر میرسد رویارویی روایت امنیتی است که با نام اغتشاش به انکار تام آن میپردازد. روایت روان شناختی و نسلی نگاهی زودگذر و موقت از جنبش به دست میدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فراموش میکنند پدران روزی دست از پدری کردن میکشند، فرزندشان که به سن جوانی رسید، شخصیت مستقلشان را به رسمیت میشناسند. حتی با توجه به ناتوانی تدریجی بدن و قوت رو به رشد فرزندشان، رابطه به تدریج معکوس میشود. به ویزه در این دوران شگفت که فرزندان به هدایت کنندگان پدر تبدیل شدهاند.
نکته مهمتری که روایت نسلی و روانشناختی فراموش میکند، انتقال یک منطق خانوادگی به جامعه سیاسی است. اتفاقاً همین نگاه پدرانه در عرصه سیاست است که فاجعهآفرین شده است. انتقال این منطق به عرصه سیاست سبب میشود مردمان یکسره فرزندان حکومت دیده شوند. فرزندانی که هیچوقت بزرگ نمیشوند. همیشه کودک میمانند و نیازمند حفظ و حراستاند. باید از آنها مراقبت کرد و از آنها انتظار ادب و تسلیم و تبعیت داشت... از خانه باید رانده شوند و در گرسنگی و رنج بمیرند تا قاعده پدری نقض نشود.
نسل ما که پدر و مادر یا حتی پدربزرگ و مادربزرگ این نسلاند، در نگاه حکومت هنوز در کودکی ماندهاند. از مرز شصت سال عبور کرده اما هنوز هم بچههای ناخلف ... تلقی میشوند. همیشه نگاه چپ چپ و سرزنشآمیز حکومت را در همه جا تجربه کردهاند. ما هنوز هم با این سن و سال بچههای رانده شده از خانهایم. نگاه پدرانه چندین نسل از این مردم را تحقیر کرده است. اگر ما مثل زندانیان خو کرده به محیط دم بر نمیآوریم فرزند و نوههای ما تاب تحمل ندارند.
نگاه پدرانه از گفتگو سخن میگوید. مقصودش متقاعد کردن نسل جوان به آرامش است. انگار ما کیسهای مملو از دانایی، تجربه و درس زندگی داریم که باید فرزندانمان را از آن بهرهمند کنیم. شخصیت تحقیر شده ما چیزی در انبان ندارد. ما توان گفتگو و متقاعد کردن جوانان را نداریم. آنها به سخن ما گوش نمیدهند. اساساً دل خوشی از ما ندارند.
آنها از خانه فرار کردهاند. سالهاست این اتفاق افتاده است. تنها با به رسمیت شناختن آنها میتوان امید داشت به خانه برگردند. آنگاه میتوان امید داشت گفتگو معنای واقعی خود را پیدا کند. هدف گفتگو را هم بنا نهادن دنیایی تازه باید نهاد. دنیایی که عاری از تحقیر نگاه پدرانه باشد. دنیایی که اساساً متعلق به آنهاست.
منبع: جماران
کلیدواژه: افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا اعتراضات ایران اعتراضات در ایران افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا نگاه پدرانه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۷۸۴۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شکار سوژههای سرقت مقابل مدارس
با دستگیری دختر فراری که با همدستی مردی سابقهدار طلاهای زن جوانی را در پارکینگ خانهاش سرقت کرده بودند، راز سرقتها و خفتگیریهای متعدد قبلی شان برملا شد.
به گزارش مشرق، چندی قبل زن جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از سرقت النگوهای طلایش خبر داد. به دنبال این تماس مأموران راهی محل شده و زن جوان در تحقیقات گفت: صبح؛ دخترم را به مدرسه رساندم و به همراه پسرم سوار بر تاکسی به خانه برگشتیم. به محض اینکه با پسرم از در پارکینگ وارد خانه شدیم، مردی پشت سرم وارد پارکینگ شد. او با تهدید چاقو، طلاهایم که ۳ عدد النگو بود از دستم قیچی کرد و متواری شد. با داد و فریاد به دنبال مرد سارق رفتم که دیدم او سوار بر یک خودروی جیپ شد که رانندهاش یک زن جوان بود.
با شکایت زن جوان، تحقیقات برای دستگیری سارقان جیپسوار به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت آغاز شد. در بررسیهای اولیه کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل سرقت پرداختند. پلاک خودرو مخدوش شده بود و با توجه به اینکه چهره سارقان با ماسک پوشیده شده بود، برای شناسایی هویت متهمان، تیم تحقیق در این شاخه نیز با بنبست مواجه شد.
درحالی که بررسیها در این رابطه ادامه داشت، شاکی بار دیگر به پلیس مراجعه کرد و گفت: در فضای مجازی میگشتم که چشمم به آگهی فروش خودروی جیپی افتاد که به نظرم شبیه خودروی متهمان بود. آنچه مرا در این مورد مطمئنتر کرد، عروسک قرمز رنگی بود که روی آیینه جلوی خودرو آویزان بود و همان عروسک روی آیینه این خودرو هم بود.
بهدنبال اطلاعاتی که شاکی داد، مأموران در تحقیقات دریافتند، خودرو متعلق به مردی است که سابقه کیفری سرقت در پرونده خود دارد. بنابراین کارآگاهان در قراری سوری با حامد او را بازداشت کردند.
مرد جوان در مواجهه با مدارک پلیسی به سرقت اعتراف کرد و گفت: سارق تکرو منزل بودم و بعد از آزادی هم چند موردی سرقت کردم. مدتی قبل در فضای مجازی با آناهیتا دوست شدم و او با ترغیب من از خانهاش فرار کرد و نزد من آمد. اوایل هزینه زندگیمان را با فروش طلاها و دلارهایی که آناهیتا از خانهاش دزدیده بود، گذراندیم. اما پولها که تمام شد در نهایت، من پیشنهاد سرقت را به آناهیتا دادم. چارهای نداشت جز اینکه قبول کند و با من همراه شود. نقشه من خفتگیری و سرقت طلا بود. سوژههایمان را از میان مادرانی که صبحها بچههایشان را به مدرسه میرساندند یا کودکانی که به تنهایی به مدرسه میآمدند، انتخاب میکردیم. مقابل مدارس میایستادیم و با دیدن کسانی که طلای زیادی همراه داشتند آنها را تعقیب میکردیم تا در فرصتی مناسب طلاهایشان را سرقت کنیم. چند باری اقدام کردیم اما موفق نشدیم، تا اینکه آخرین مورد را که یک مادر جوان بود تعقیب و در نهایت با تهدید ۳ النگویش را سرقت کردیم.
با اعتراف متهم سابقهدار، زن جوان نیز بازداشت شد و بررسیها نشان میداد که خانواده این زن جوان بعد از فرارش از خانه، ناپدید شدن او را به پلیس اعلام کرده بودند. متهمان به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت، در اختیار اداره آگاهی قرار داده شده و تحقیقات برای شناسایی سایر جرایم احتمالی آنها ادامه دارد.
منبع: روزنامه ایران